سیدمحمد غفاریان قهرمان تکواندوی باشگاههای مشهد است
سالاری| وقتی از تکواندوکار ۱۰ ساله محله کوشش مشهد که بهمن در مسابقات تکواندوی قهرمانی باشگاههای مشهد به مقام قهرمانی دست یافت، از الگوی ورزشیاش میپرسیم، بدون مکث نام هادی ساعی را برزبان میآورد.
او میگوید: هادی ساعی بهعنوان قهرمان جهان و المپیک الگوی بیشتر تکواندوکاران است و من هم از زمانی که بازیهای او را در المپیک دیدم به او علاقهمند شدم و دوست دارم آیندهای همچون ساعی داشته باشم.
سیدمحمد غفاریان فرزند دوم خانوادهای چهارنفره است و به گفته خودش از سهسالگی و با همراهی و پیگیری پدرش، ورزش را شروع کرده است.
محمد نام سختکوش به خودش میدهد و میگوید: «پدرم همیشه به من سختگیری کرده است، چه در انجام کارهای خانه، چه تکالیف مدرسه و حتی بردن من به مغازه و حتی در ورزشکردن. برای همین خودم را جزو نوجوانان سختکوش محلهمان میدانم.»
از شنا، فوتبال، ژیمناستیک و فوتبال هم سردرمیآورم
علاقه تکواندوکار محله کوشش به ورزش پابهپای پدرش رقم خورده است: «همراهی با پدرم در ورزش باعث علاقه من شد، بهطوریکه در رشتههای مختلف از ورزش باستانی گرفته تا شنا، فوتبال، ژیمناستیک و تکواندو فعالیت کردهام.»
این نوجوان ۱۰ ساله که هفت سال از ورزشکردنش میگذرد، حالا برای خودش سیر ورزشی هم دارد. در اینباره باهیجان میگوید: «از سه سالگی به همراه پدر و داییام به باشگاه باستانی شهید چمران میرفتم، وقتی پنج ساله بودم در فصل تابستان، یک دوره کوتاهمدت و مقدماتی به کلاس ژیمناستیک رفتم.
پیشدبستانی هم که بودم به اصرار پدر و مادرم، سه ترم پشت سر هم به کلاس شنا رفتم و این ورزش را بهخوبی یاد گرفتم.» محمد ادامه میدهد: «شناکردن در انعطافپذیری و افزایش قدرت بدنی من تأثیر زیادی گذاشته است.
از همان سال تا امروز معمولا هر هفته یکشنبه شب با پدر و شوهرخالهام به استخر میرویم.»
نقطه اوج فعالیتهای ورزشی او در رشته تکواندو است: «از سال ۸۸ و با ورود به ورزش تکواندو بود که بهصورت نیمهحرفهای به این ورزش روآوردم و تا امروز بهصورت مداوم زیرنظر استاد خداپرست تکواندو کار میکنم.»
حمایت خانواده؛ دلیل اصلی پیشرفت
تکواندوکار محله کوشش که در این رشته کمربند آبی دارد و هفتهای سهروز برای تمرین به باشگاه میرود، تاکنون دو مقام اولی و سومی قهرمانی باشگاههای مشهد را در کارنامه کوتاه ورزشیاش دارد و به دنبال پیشرفتکردن در رشته تکواندو و گرفتن عنوانهای جهانی است.
او در راه پیشرفت خود حامی اصلیاش را خانوادهاش میداند؛«پدرم معلم و الگوی من است و به کارهای من نظارت میکند.
حامی من هم مادرم است. او و خواهرم در درسها به من کمک زیادی میکنند و این حمایتها عامل اصلی موفقیتهای کوچک من است. برای همین دوست دارم در آینده مایه افتخار خانوادهام باشم.»
به نوشابه لب نمیزنم
یکی از دلایل موفقیت محمد در ورزش رسیدگی به خورد و خوراکش است. او میگوید: «در کنار تمرینات مستمر ورزشی، مواد مقوی مثل گوشت و لبنیات و بهویژه شیر زیاد مصرف میکنم. »
برخلاف بقیه بچهها، از موقعی که به یاد دارم به نوشابه لب نزدهام و این عادت را حفظ کردهام
او اضافه میکند:«جالب است بدانید برخلاف بقیه بچهها، از موقعی که به یاد دارم به نوشابه لب نزدهام و این عادت را حفظ کردهام.»
اولویت این ورزشکار نوجوان و تاکید اصلی پدر و مادرش تحصیل است؛«بعد از انجام تکالیف مدرسه، وقتهای بیکاری در مغازه پدرم به کارهای برقی مشغول میشوم.
به کارهای فنی علاقه زیادی دارم و علاوه بر کنجکاویهای خودم، در کاری که از عهده من برآید به پدرم نیز کمک میکنم، البته کمک به پدرم معمولا در مواقع بیکاری است و در ازای این حضور علاوه بر پول توجیبی هفتگی، حقوق هم میگیرم.»
نوجوان نباید بیکار بماند
طبیعی است که نوجوانان در این سن و سال، وقت زیادی برای تماشای تلویزیون و بازیهای کامپیوتری بگذارند.
ورزشکار محله کوشش اما در این باره راه دیگری را انتخاب کرده است؛«در زمان محدودی که مادرم اجازه دهد تلویزیون میبینم و با کامپیوتر بازی میکنم. به نظر من نوجوان نباید بیکار بماند و بعد از تکالیف و تحصیل باید به فعالیتهایی مرتبط با سن خودش بپردازد.»
محله ما پر از امکانات فرهنگی و ورزشی است
محمد از امکانات فرهنگی و ورزشی محله زندگیشان راضی است و از آنها کمال استفاده را میبرد. او در اینباره عنوان میکند:«محله ما پر از امکانات فرهنگی و ورزشی است. برای ورزش به باشگاه کامیاب در ابتدای خیابان فدائیان اسلام میروم. در کنار ورزش، در نماز و مراسم مختلف مسجد امام خمینی(ره) که نزدیک خانهمان است، شرکت میکنم.»
بعد هم اضافه میکند: «همیشه ماه رمضان در مراسم افطار مسجد سیدالشهدا به همراه دوستانم در تقسیم غذا و شستن ظرفها حاضر میشوم.»
تنها ناراحتی او از نداشتن بوستان در محلهشان است؛«چون در محله بوستان نداریم، معمولا جمعهها با خانواده برای تفریح و ورزش به بوستان کوهسنگی میرویم.»
خاطره تلخ ِشیرین
محمد در پایان حرفهایش با لبخند میگوید:«در مسابقات قهرمانی باشگاههای سال گذشته در آخرین لحظه ورود به زمین، کلاه ورزشیام را عوض کردم و همین مسئله باعث شد تا تمام مسابقه حواسم به درستکردن کلاه پرت شود و در نتیجه این مسابقه را باختم.»
*این گزارش سه شنبه، ۲۰ اسفند ۹۲ در ۹۲ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

